بازار بورس، بازاری با ریسک بالا بوده و در عین حال که پرسود است، می‌تواند ضررهای سنگینی نیز داشته باشد. راه‌های مختلفی برای کنترل ضرر و افزایش سود وجود دارد؛ که داشتن یک استراتژی معاملاتی و همچنین داشتن کنترل روانی جزو مهم‌ترین آن‌ها است. هرکدام از این دو موضوع دارای شرایط و خصوصیات خاص خود بوده و با رعایت آن‌ها می‌توان به یک استراتژی صحیح برای معامله دست پیدا کرد.
برای اینکه یک معامله‌گر بتواند برای خود یک استراتژی معاملاتی داشته باشد، باید ابتدا شرایط و نوع معاملات خود را مشخص کرده و علاوه بر آن نوع تحلیل‌هایی که برای بررسی بازار مورد استفاده قرار می‌دهد را تعیین کند. داشتن استراتژی معاملاتی به معامله‌گر کمک می‌کند تا با نظمی مشخص و رعایت اصولی که در استراتژی تعیین شده، شروع به انجام معامله کند و خارج از برنامه کاری انجام ندهد. وقتی فرد روی نظم و اصول مشخص باشد کمتر به سراغ تصمیمات احساسی در بازار می‌رود و مانع از به وجود آمدن ضررهای کلان می‌شود.
برای اینکه یک فرد بتواند استراتژی معاملاتی خود را بسازد، باید در ابتدا اجزای استراتژی معاملاتی را بررسی کرده و این پارامترها را در استراتژی‌های خود مشخص کند. بعد از اینکه اجزای استراتژی مشخص شد، باید آن استراتژی را مورد آزمایش قرار داده و پارامترهایی مانند میانگین سود و ضرر را مورد بررسی قرار دهد. سپس با توجه به آزمودن استراتژی و مشخص شدن بهترین نوع عملکرد آن استراتژی، در بازه زمانی مشخص و همچنین سبد سهام معین، از آن استفاده کند.
لازم به ذکر است که در زمان استفاده از استراتژی، بهتر است انواع عملکرد، تحلیل‌ها و بازخوردهای آن ثبت و بررسی شود تا به مرور زمان استراتژی تکمیل‌تر و بهتر شود و افزایش سوددهی را حاصل کند.
در ادامه مقاله اجزای استراتژی را شرح داده و همچنین تمامی موضوعات مربوط به آن توضیح داده می‌شود.
سرفصل‌هایی که در این مقاله موردبررسی قرارگرفته در زیر بیان شده است:
بررسی پارامترهای نقطه ورود و خروج در استراتژی معاملاتی
بررسی پارامتر بازه زمانی و نوع سهام در استراتژی معاملاتی
آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل پارامترهای بازخورد
شروع به معامله با استراتژی تعیین شده و تعیین سبد سهام
بررسی پارامترهای نقطه ورود و خروج در استراتژی معاملاتی
می‌توان گفت که نقطه ورود و خروج در معاملات از مهم‌ترین پارامترهای استراتژی معاملاتی است. یک معامله‌گر در بررسی نمودار بازار بورس باید دلیلی برای انجام معامله داشته باشد. حال می‌خواهد این دلیل بر اساس تحلیل‌های تکنیکی باشد یا بر اساس تحلیل‌های بنیادی. درهرصورت این دلیل باید شفاف و به دور از احساس باشد.
حال با توجه به دلیل انجام معامله باید بهترین زمان را برای شروع معامله پیدا کند؛ که معمولاً بر اساس تحلیل‌های تکنیکال تعیین می‌شود. نقطه ورود مناسب باید به‌گونه‌ای باشد که اگر معامله وارد ضرر شد کمترین ضرر ممکن را به معامله‌گر برساند، یا شرایط طوری باشد که بازار دیگر به سمت ضرر پیش نرود. بنابراین می‌توان این طور نتیجه گرفت که نقطه ورود در بازار به دو عامل زمان و سطح قیمت بستگی دارد و معامله‌گر با یافتن نقطه ورود مناسب نیمی از مسیر سود دهی را برای خود هموار کرده است.
نقطه خروج در معاملات بورس بسیار مهم است. زیرا دو عامل ترس و طمع به شدت بر روی آن تأثیرگذار هستند. به همین دلیل است که نقاط خروج باید حتماً بر اساس تحلیل‌های تکنیکی و صحیح، از قبل در استراتژی معاملاتی گنجانده شوند تا در حین معامله تحت تأثیر احساسات قرار نگیرد.
نقطه خروج به دو صورت وجود دارد. نقطه خروج با ضرر و نقطه خروج با سود. به عبارتی می‌توان آن‌ها را حد سود و حد ضرر نامید. یک معامله‌گر باید در استراتژی معاملاتی که برای خود به وجود می‌آورد حد سود و ضرر را بر اساس اصول تکنیکال و فاندامنتال تعیین کند. اگر حد سود را در استراتژی خود مشخص نکند، بعد از رسیدن به میزان سود مشخص، طمع کسب سود بیشتر، مانع خروج از معامله شده و همان میزان سود نیز از دست می رود. همچنین در حالت ضرر نیز ممکن است معامله‌گر از ترس ضرر بیشتر به معامله خود پایان دهد و بعد از مدتی معامله تغییر مسیر دهد، آنگاه نه‌تنها معامله‌ای را که می‌توانست با سود به پایان رساند را از دست داده، بلکه مقداری ضرر نیز به سرمایه خود وارد کرده است.
از طرفی باید در نظر داشت که اگر معامله‌گر برای معاملات خود حد ضرر تعیین نکند، ممکن است در مدت زمان چندروزه مقدار زیادی از سرمایه خود را از دست بدهد. درنتیجه با تمام این توضیحات می‌توان این‌طور بیان کرد که هر استراتژی معاملاتی نیاز به تعیین نقطه ورود و نقطه خروج دارد که شامل حد سود و ضرر است.
نقطه ورود و خروج در معاملات از مهم‌ترین پارامترهای استراتژی معاملاتی است، یک معامله‌گر در بررسی نمودار بازار بورس باید دلیلی برای انجام معامله داشته باشد. نقطه خروج در معاملات بورس بسیار مهم است، زیرا دو عامل ترس و طمع به‌شدت بر روی آن تأثیرگذار است.
بررسی پارامتر بازه زمانی و نوع سهام در استراتژی معاملاتی
نوسانات قیمتی در بازار بورس در بازه‌های زمانی مختلف نشان داده می‌شود و این امکان وجود دارد که یک سهم را در هر بازه زمانی تحلیل کرد. شاید جالب‌توجه باشد که یک استراتژی ممکن است در دو بازه زمانی یک سهم، نتایج متفاوتی را در پی داشته باشد. به همین دلیل توصیه می‌شود که بازه زمانی در استراتژی معاملاتی حتماً در نظر گرفته شود.
نکته دیگری که در بازه زمانی باید در نظر گرفته شود، مدت زمانی است که معامله‌گر می‌تواند چارت را پیگیری کند، یعنی اگر معامله در بازار بورس به‌عنوان شغل دوم یک فرد است و آن فرد در زمان اشتغال به شغل اول، نمی‌تواند به‌صورت مداوم چارت را بررسی کند، بهتر است استراتژی خود را در بازه‌های زمانی بزرگ‌تر تعیین کند. به اصطلاح معاملات خود را در تایم فریم یک یا چند ساعته انجام دهد.
پارامتر بعدی نوع سهامی است که فرد بخواهد در آن شروع به معامله کند. طبیعتاً سهم‌های مختلف با یکدیگر تفاوت دارند و در عین تفاوت، ممکن است یک استراتژی معاملاتی روی چند سهام به‌خوبی جواب دهد. همچنین در بازار ارز نیز روال به همین شکل است، ممکن است یک استراتژی رو چند جفت ارز خوب کار کند.
باید در نظر داشت که شاکله یک استراتژی با روند یا نوسانات قیمتی آن سهام در تقابل نباشد. به‌طور مثال فرض کنید که در بازار بورس ارز، روند قیمتی یک جفت ارز بیشتر به‌صورت رنج باشد؛ اما استراتژی معاملاتی فرد بر روی نوسانات قیمتی ترند برنامه‌ریزی شده باشد. مطمئناً آن فرد در این جفت ارز با شکست مواجه می‌شود. بنابراین باید در نظر داشته باشید که استراتژی معاملاتی همگام با نوع سهام یا جفت ارزی باشد که می‌خواهید در آن شروع به معامله کنید.
باید در نظر داشت که شاکله یک استراتژی با روند یا نوسانات قیمتی آن سهام در تقابل نباشد. به‌طور مثال فرض کنید که در بازار بورس ارز روند قیمتی یک جفت ارز بیشتر به‌صورت رنج باشد، اما استراتژی معاملاتی فرد بر روی نوسانات قیمتی ترند برنامه‌ریزی‌شده باشد، مطمئناً آن فرد در این جفت ارز با شکست مواجه می‌شود.
آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل پارامترهای بازخورد
بعد از مشخص کردن استراتژی و تعیین مقدار اجزای آن، باید استراتژی، مورد آزمودن قرار گیرد؛ تا مشخص شود چه مقدار در گذشته بازار خوب یا ضعیف عمل کرده و میزان پارامترهای بازخورد آن نیز در گذشته به دست آمده و مورد تحلیل قرار گیرد. البته باید یادآور شد که در بازار بورس هیچ‌چیز قطعی وجود ندارد و ممکن است استراتژی که در گذشته عملکرد خوبی داشته، در آینده عملکرد ضعیفی داشته باشد. اما باید در نظر داشت که این بررسی‌ها می‌تواند تا حدودی در عملکرد آینده و یا حتی در اصلاح استراتژی تأثیرگذار باشد.
برای اینکه فرد بتواند تحلیل درستی از عملکرد استراتژی خود داشته باشد، باید پارامترهای بازخورد را در هر بازه یک ماهه بررسی کند. از مهم‌ترین پارامترهای بازخورد می‌توان به میانگین ضرر و میانگین سود اشاره کرد. در ثبت پارامترهای بازخورد بهترین سود و بدترین ضرر برای تحلیل بهتر باید ثبت شود. دو پارامتر نسبت برگشت مالی و درصد برد نیز باید حتماً برآورد شود.
میانگین سودها را بر میانگین ضررها تقسیم کرده و میزان نسبت برگشت مالی مشخص می‌شود. همچنین حاصل تقسیم تعداد معاملاتی که منجر به سود شده بر کل معاملات انجام شده برابر با درصد برد خواهد.
باید در نظر داشت که تحلیل پارامترهای بازخورد به‌صورت ماهانه و تغییر اجزای استراتژی و آزمودن مجدد آن، به همراه تحلیل پارامترهای بازخورد می‌تواند کمک شایانی به بهینه کردن استراتژی کند.
بعد از مشخص کردن استراتژی و تعیین مقدار اجزای آن، باید استراتژی مورد آزمودن قرار گیرد تا مشخص شود چه مقدار در گذشته بازار خوب یا ضعیف عمل کرده و میزان پارامترهای بازخورد آن نیز در گذشته به دست آمده و مورد تحلیل قرار گیرد.
شروع به معامله با استراتژی تعیین شده و تعیین سبد سهام
پس از اینکه مراحل گفته شده را انجام دادید، باید شروع به معامله کنید تا میزان موفقیت حقیقی استراتژی خود را ببینید. اولین نکته این است که حداقل ریسک را در معاملات انجام دهید تا در شروع معاملات با استراتژی خود، با ضرر سنگین مواجه نشوید. سعی کنید استراتژی را در دو تا سه سهام مختلف یا جفت ارز متفاوت اجرا کنید تا به بهترین حالت سود دهی دست پیدا کنید.
باید در نظر داشته باشید که دقیقاً مانند استراتژی عمل کنید و از هرگونه حالت احساساتی که باعث شود استراتژی شما از حالت عادی خود خارج شود دوری‌کنید، حتی اگر این منطقی بودن منجر به ضرر شود. درواقع ضررهای منطقی در بازار بورس هستند که منجر به پیشرفت معامله‌گر می‌شود و او را در دستیابی به سودهای بزرگ همراهی می‌کنند. لازم به یادآوری است که حتماً برای خود روزانه تمامی معاملاتی را که انجام می‌دهید و تمامی اتفاقاتی که در آن می‌افتد را ثبت کنید، مطمئن باشید ظرف مدت یک ماه پیشرفت خود را در انجام بهتر معاملات حس می‌کنید.
دو نکته مهم باید در اینجا ذکر شود، اولاً اگرچند معامله پشت هم ضرر کردید آن استراتژی را سریعاً کنار نگذارید؛ زیرا در بعضی مواقع بازار دچار اختلالاتی می‌شود و ممکن است اکثر استراتژی‌ها با مشکل مواجه شوند و بعد از بررسی دقیق و مطمئن شدن از عدم کارآمدی، آن را کنار بگذارید. دومین نکته این است که سعی کنید احساسات در معاملات و استراتژی خود را به صفر برسانید زیرا این موضوع می‌تواند در انجام معاملات بهتر، کمک شایانی به شما بکند.
دقیقاً مانند استراتژی عمل کنید و از هرگونه حالت احساساتی که باعث شود استراتژی شما از حالت عادی خود خارج شود دوری‌کنید، حتی اگر این منطقی بودن منجر به ضرر شود. درواقع ضررهای منطقی در بازار بورس هستند که منجر به پیشرفت معامله‌گر می‌شود و او را در دستیابی به سودهای بزرگ همراهی می‌کنند.
بازار بورس از نگاه بسیاری از افراد بازار بی‌رحمی است و مطمئن باشید که اگر بدون برنامه شروع به سرمایه‌گذاری در آن کنید مطمئناً شکست خواهید خورد و تمام سرمایه خود را از دست خواهید داد. برای اینکه در این بازار موفق عمل کنید نیاز به استراتژی معاملاتی دارید تا به‌صورت لحظه‌ای و احساسی تصمیم به انجام معامله نگیرید.
داشتن استراتژی علاوه بر کنترل احساسات و جلوگیری از تصمیمات آنی می‌تواند میزان سود دریافتی از معاملات را مشخص کند و همچنین میزان ضرر را کنترل کند. کنترل ضرر یکی از عوامل اصلی موفقیت در بازار بورس است که به کمک داشتن یک استراتژی معاملاتی مناسب امکان‌پذیر است.
استراتژی معاملاتی فواید دیگری برای معامله‌گر به همراه دارد ازجمله این فواید می‌توان به نگاه عاقلانه به بازار و جلوگیری از طمع بیش از حد اشاره کرد؛ همچنین می‌تواند ترس از شکست و ضرر را در فرد از بین ببرد. فرد به‌وسیله استراتژی می‌تواند نگاه تحلیلگرانه خود را نسبت به بازار افزایش دهد و با شیوه خاص خود معامله کند. با این توضیحات می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که نداشتن استراتژی در بازار بورس، شکست مطلق در این بازار را به همراه خواهد داشت.
چه افرادی قابلیت و توانایی سرمایه‌گذاری در بورس را دارند؟
صحبت از بازار بورس و فعالیت در آن اغلب بین افراد مختلف رایج بوده و عموماً افراد تصور می‌کنند که عده ای معدود و خاص در این بازار فعالیت دارند و درآمد ماهیانه از بورس به دست می‌آورند، اما برخلاف تصور عمومی هرکسی می‌تواند وارد بازار بورس شده و در آن به فعالیت بپردازد.
سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار یکی از راه‌های ورود افراد به بازار بورس است تا بتوانند شرایط و جو حاکم بر بازار بورس را درک کنند. باید در نظر داشت که سود سرمایه‌گذاری در بورس برای افراد مختلف متفاوت است و به فاکتورهای زیادی بستگی دارد. سود سرمایه‌گذاری در بورس به ریسک‌پذیر بودن افراد، میزان سرمایه، تجربه سرمایه‌گذاری، داشتن دانش و اطلاعات این حوزه و موارد دیگر وابسته است و همیشه این‌طور نیست که درآمد ماهیانه از بورس بسیار بالا باشد.
بورس دارای سود و ضرر بوده و همان‌طور که سود خوبی را برای فرد به همراه دارد، می‌تواند ضررهای زیادی را به او تحمیل کند. با توجه به این موارد، کسانی که وارد بازار بورس می‌شوند باید قابلیت و توانایی‌های این حوزه را داشته باشند و با داشتن یکسری از خصوصیات می‌توانند در این بازار به نتایج بهتری دست یابند. این خصوصیات و توانایی‌ها را می‌توان از دو منظر تقسیم‌بندی کرد؛ اول خصوصیات درونی و شخصیتی بوده که اغلب از ابتدا، فرد این خصوصیات را داشته و رفتار و عملکرد او با این خصوصیات رشد پیدا کرده است. دوم خصوصیات و قابلیت‌هایی است که اکتسابی بوده و برای داشتن این توانایی‌ها باید زمان صرف کرد تا آن‌ها را به دست آورد.
در ادامه مقاله به بررسی قابلیت‌ها و توانایی افرادی که می‌توانند در بورس سرمایه‌گذاری کنند را می پردازیم.
سرفصل‌هایی که در این مقاله موردبررسی قرارگرفته در زیر بیان شده است :
قابلیت ریسک‌پذیری و کنترل احساسات افراد برای سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار.
توانایی تحمل ضرر و صبر در معاملات برای کسب سود سرمایه‌گذاری در بورس.
داشتن دانش و اطلاعات لازم به همراه تجربه کافی برای کسب درآمد ماهیانه از بورس.
میزان سرمایه برای ورود به بورس و عدم طمع برای کسب سود سرمایه‌گذاری در بورس.
قابلیت ریسک‌پذیری در بورس اوراق بهادار
همان‌طور که گفته شد اگر افراد دارای یکسری از ویژگی‌ها و توانایی‌ها باشند، می‌توانند در بازار بورس سرمایه‌گذاری موفق‌تری داشته باشند. دو قابلیت مهم برای ورود به بازار؛ قابلیت ریسک‌پذیری و کنترل احساسات است که در مورد این دو ویژگی توضیحاتی ارائه می‌شود.
ریسک‌پذیری یا قدرت به خطر انداختن میزان معینی سرمایه برای به دست آوردن سود، یکی از خصوصیاتی است که معمولاً در همه افراد وجود دارد و تفاوت آن در میزان پذیرش ریسک است. به عبارتی می‌توان گفت که همه افراد ازنظر قابلیت ریسک‌پذیری می‌توانند وارد بازار بورس شوند، اما در کسب سود یا به دست آوردن درآمد ماهیانه از بورس، با توجه به میزان ریسک‌پذیری متفاوت هستند.
اگر کسی قدرت ریسک‌پذیری پایین‌تری دارد می‌تواند به‌واسطه صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سرمایه‌گذاری در این صندوق‌ها از سود ثابتی بهره‌مند شوند و یا با خرید اوراق مشارکت در بورس فعالیت داشته و سود به نسبت کمتری دریافت کند. اما کسانی که قدرت ریسک‌پذیری بیشتری دارند، به‌شرط داشتن شرایط و توانایی‌های دیگر که در ادامه مقاله بیان می‌شود، می‌توانند از طریق سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سبد گردانی و یا معامله به‌صورت شخصی سود بیشتری را کسب کنند و از سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار سود بیشتری به دست آورند. معمولاً بیشترین سود در انجام معاملات به‌صورت شخصی است که علاوه بر قدرت ریسک بالا، نیاز به تجربه و دانش در زمینه بورس دارد.
عامل مهم بعدی که جزو مهم‌ترین توانایی‌های یک فرد برای ورود به بازار بورس به شمار می‌رود، کنترل احساسات در این بازار است. با کنترل احساسات در بازار بورس می‌توان از ضررهای سنگین در معاملات جلوگیری کرد. کنترل احساسات به دو صورت می‌تواند مانع از ضررهای بازار بورس شود. اول جلوگیری از انجام معاملات بدون پشتوانه است. به این معنی که در بسیاری از اوقات فرد معامله‌گر با توجه به نمودار بازار و به اصطلاح به‌صورت چشمی و احساسی یکسری از پیش‌بینی‌ها را انجام داده و شروع به معامله می‌کند، که ممکن است تبعات سنگینی را برای او به همراه داشته باشد.
اما اگر فرد بر روی احساسات خود کنترل داشته باشد از انجام چنین معامله‌ای صرف‌نظر می‌کند. کنترل احساسات در خروج از معامله بسیار کمک‌کننده و مؤثر است. پس از انجام معامله فرد در انتظار سود است اما ناگهان معامله وارد ضرر می‌شود و معمولاً افراد احساساتی سریعاً از معامله خارج شده و به تعبیر خودشان با ضرر کمتر معامله را تمام می‌کنند، اما ممکن بود روند قیمتی برگشته و میزان ضرر را صفر می‌کرد. خروج‌های احساسی در بلندمدت و تعداد معاملات بیشتر ضررهای زیادی را به این افراد وارد می‌کند.
همه افراد ازنظر قابلیت ریسک‌پذیری می‌توانند وارد بازار بورس شوند اما در کسب سود یا به دست آوردن درآمد ماهیانه از بورس، با توجه به میزان ریسک‌پذیری متفاوت هستند. با کنترل احساسات در بازار بورس می‌توان از ضررهای سنگین در معاملات جلوگیری کرد.
کسب سود سرمایه‌گذاری در بورس
از خصوصیات و قابلیت‌هایی که یک فرد سرمایه‌گذار در بورس باید کسب کند، تا بتواند به درآمد ماهیانه از بورس برسد، قابلیت تحمل ضرر و صبر در معاملات است. همیشه تمامی معاملات انجام شده در بورس منجر به سود نمی‌شود و طبیعتاً ضرر را به دنبال خواهد داشت. تحمل ضرر می‌تواند در آینده به سرمایه‌گذار بسیار کمک کند تا سود سرمایه‌گذاری در بورس را افزایش دهد. ضرر در سرمایه‌گذاری و تحمل آن سبب می‌شود که فرد مشکلات سیستم معامله خود را درک کند و آن را اصلاح کند، از طرفی ممکن است در بازه زمانی خاصی به دلیل نوسانات بازار در چند معامله ضرر کند که اگر تحمل ضرر را نداشته باشد آنگاه به‌طورکلی نسبت به بازار و سرمایه‌گذاری در آن بدبین شده و موقعیت‌های موفق سرمایه‌گذاری در آینده را به‌واسطه عدم تحمل ضرر از دست خواهد داد.
صبر در معاملات برای سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار و کسب سود سرمایه‌گذاری در بورس بسیار مؤثر بوده و جزئی از توانایی‌هایی است که فرد باید روزبه‌روز به قوی‌تر کردن آن بیافزاید. صبر در معاملات می‌تواند سود فرد را در بازار بورس افزایش دهد، به‌طور مثال فرض کنید که فرد یک معامله انجام داده و آن معامله وارد سود شده، اگر فرد مورد نظر، صبر در معاملات را تجربه نکرده باشد با اندک سود به‌دست‌آمده از معامله خارج می‌شود. اما کسی که توانایی صبر در معاملات را داشته باشد و دچار استرس نباشد با بررسی قیمت و روند چارت، مدت‌زمان بیشتری در معامله مانده و سود بیشتری کسب خواهد کرد. بنابراین فرد سرمایه‌گذار در بورس باید دارای قابلیت و توانایی صبر در معاملات بوده و تحمل ضرر را داشته باشد.
صبر در معاملات برای سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار و کسب سود سرمایه‌گذاری در بورس بسیار مؤثر بوده و تحمل ضرر می‌تواند در آینده به سرمایه‌گذار بسیار کمک کند تا سود سرمایه‌گذاری در بورس را افزایش دهد. ضرر در سرمایه‌گذاری و تحمل آن سبب می‌شود که فرد مشکلات سیستم معامله خود را درک کند و آن را اصلاح کند.
کسب درآمد ماهیانه از بورس
طبیعی است که در هیچ کاری نمی‌توان موفق شد مگر اینکه در حوزه مدنظر از دانش کافی برخوردار بود. در بازار بورس هم به همین صورت است. اما اگر کسی اطلاعات لازم برای سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار را ندارد، می‌تواند از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری اقدام کرده و با سود به نسبت پایین‌تر در این بازار فعالیت کند. اما اگر فرد بخواهد سود بیشتری را به دست آورد مستلزم کسب دانش و تجربه در این حوزه است. اگر فرد دانش لازم در حوزه سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار را داشته باشد و همچنین از تجربه کافی نیز بهره ببرد، می‌تواند شخصاً در این بازار به معامله بپردازد و سود بیشتری را کسب کند.
داشتن اطلاعات و دانش لازم به همراه تجربه جزو توانایی‌های اکتسابی است و هر فردی می‌تواند بعد از گذراندن دوره‌ها و تحقیق در این موارد اطلاعات لازم را برای سرمایه‌گذاری در بورس به دست آورد.
تجربه در بازار بورس بسیار تعیین‌کننده است و برای به دست آوردن تجربه باید حتماً در بازار فعالیت کنید تا درک درستی از نوسانات و روند بازار بورس داشته باشید و در ادامه بتوانید به بهترین شکل در بازار فعالیت داشته باشید و کسب سود کنید. طبیعی است که ممکن است در راه کسب تجربه در بازار بورس دچار ضرر شوید و این جز لاینفک این بازار به‌حساب می‌آید. به همین دلیل است که وقتی کسی می‌خواهد وارد این بازار شود باید تحمل ضرر را داشته باشد و قدرت ریسک‌پذیری بالا داشته باشد. زیرا این توانایی‌ها و قابلیت‌ها برای موفقیت فرد در بازار بورس به‌هم‌پیوسته هستند. لازم به ذکر است که در بازار بورس و در حین انجام معاملات شرایطی پیش می‌آید که فقط کسانی که دارای تجربه کافی هستند می‌توانند آن را درک کنند و در آن وضعیت دچار ضررهای سنگین نشوند.
داشتن اطلاعات و دانش لازم به همراه تجربه جز توانایی‌های اکتسابی می‌باشد و هر فردی می‌تواند بعد از گذراندن دوره‌ها و تحقیق در این موارد اطلاعات لازم را برای سرمایه‌گذاری در بورس به دست آورد. طبیعی است که ممکن است در راه کسب تجربه در بازار بورس دچار ضرر شوید و این جز لاینفک این بازار به‌حساب می‌آید.
کسب سود سرمایه‌گذاری در بورس
یکی از مسائلی که در ابتدای ورود به بازار بورس و در نگاه اول حائز اهمیت است میزان سرمایه برای ورود به این بازار است. طبیعی است که هر چه میزان سرمایه فرد بیشتر باشد می‌تواند سود بیشتری کسب کند، اما باید توجه داشت که سرمایه زیاد به چه قیمتی وارد این بازار می‌شود.
ماهیت این بازار پر ریسک بوده و اگر فرد سرمایه و دارایی‌های اصلی خود را تبدیل کند که وارد این بازار شود، کار معقولی انجام نداده است، زیرا ممکن است با کوچک‌ترین ریسکی این سرمایه از دست برود. به همین دلیل بیشتر از اینکه میزان سرمایه مهم باشد نوع سرمایه ورودی مهم است، که بهتر است از سرمایه مازاد باشد و آن سرمایه مازاد وارد بازار بورس شود که در صورت پیش آمدن مشکل احتمالی، ضرری سنگینی به فرد وارد نشود. درنتیجه بهتر است که فرد سرمایه‌گذار دارای سرمایه مازاد برای ورود به بازار باشد.
طمع برای به دست آوردن سودهای بسیار زیاد در بازه زمانی کوتاه سبب می‌شود که فرد نتواند به‌خوبی معامله کند و سودی متناسب با استراتژی خود به دست آورد؛ زیرا این طمع سبب می‌شود که امیدوار به سود بیشتر باشد و ازآنجاکه بازار کاملاً غیرقابل‌پیش‌بینی و غافلگیرکننده عمل می‌کند، امکان دارد که معامله نه‌تنها با سود کمتر حتی با ضرر بسته شود. درنتیجه درآمد ماهیانه از بورس برای فرد سرمایه‌گذار به‌شدت کاهش می‌یابد. همواره باید در نظر داشت که سود سرمایه‌گذاری در بورس باید متناسب با استراتژی معامله باشد.
بیشتر از اینکه میزان سرمایه مهم باشد نوع سرمایه ورودی مهم است که بهتر است از سرمایه مازاد باشد. طمع برای به دست آوردن سودهای بسیار زیاد در بازه زمانی کوتاه سبب می‌شود که فرد نتواند به‌خوبی معامله کند و سودی متناسب با استراتژی خود به دست آورد.
در پایان باید این‌طور بیان کرد که این موضوع کاملاً صحیح است که همه افراد می‌توانند به‌واسطه صندوق‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های سبد گردان وارد بازار بورس شوند و از آن سود ببرند، اما برای اینکه یک فرد به‌صورت شخصی بتواند وارد بورس شود و به معامله بپردازد و از سود بیشتری بهره‌مند شود باید همواره دارای یکسری از قابلیت‌ها و توانایی‌ها باشد. ازجمله این توانایی‌ها قابلیت ریسک‌پذیری و کنترل احساسات است که برای سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار لازم است. توانایی تحمل ضرر و صبر در معاملات برای کسب سود سرمایه‌گذاری در بورس و همچنین داشتن دانش و اطلاعات لازم به همراه تجربه کافی برای کسب درآمد ماهیانه از بورس از دیگر قابلیت‌هایی است که افراد باید آن را داشته باشند.